2023-05-23 20:43:03
مهاجر منم دقیقا تازگیا احساسات سرکوب شده ام رو دارم آزاد میکنم.
از وقتی به یه مردی احساس پیدا کردم احساساتم بیدار شدن و از منطقم جلو زدن. از اونموقع از زندگی و درس و کار افتادم. همه احساساتم بالا میزنن. خشم میاد، غم میاد، شادی میاد، امیال و احساسات جنسی میاد
کلا بهم خوردم. خودم میدونم حالا به واسطه زن بودن یا تنها بزرگ شدنم ذهنم بااینکه تحليلیه اما چهارچوب مدار و بایدونبایدی نیست اما به دلیل سرکوب عواطفم یه مدت زیادی جولان میداده.
الانم که گفتی جامعه مردسالار یادم افتاد بچگی ام هروقت یه حس قلبی پیدا میکردم زود با بدترین برخوردها مواجه میشدم و عواطفم اسیب میدید تا منم دیگه درم کمرنگ شدن. مدرسه، معلما، پدرومادر و بقیه تا یه چیزی رو دلت میخواد انجام میدادی از دماغت میکشیدن بیرون.
البته بگم اون مرده هم خیلی اذیتم کرده.جوری باهام رفتار کرد انگار مجرمی چیزیم. الان دلم دوستش داره اما منطقم این افکار رو تولید میکنه که ببین کسی نمیخوادت! ببین کسی دوستت نداره!منم دلم میشکنه واقعا.اصلا گاها میخوام برگردم عقب و پشیمونم از اینکه احساساتم رو خواستم تجربه کنم. نه میتونم برگردم نه میتونم هندل کنم اوضاع رو.
از یه طرف میدونم اگر این فکر رو باور کنم که کسی دوستم نداره به احساساتم اسیب میرسه و نمیتونم عمیقا کسی رو دوس داشته باشم یا بهش احترام بزارم اما از اونطرفم ذهنم کلی مدارک و شواهد از بیرون پیدا میکنه که این افکار رو برام تثبیت کنه.
نمونش همین خاله خودم که برمیگرده به مردایی که میخوان باهاش ارتباط بگیرن میگه چندش و حال بهم زن. مثل خودشیفته ها راجبشون حرف میزنه. منم فکر میکنم بقیه راجب منم اینطورین. این زنایی هستن که از مردا بیزارن اونطوریه. به دخترخودشم بچه بود هی میگفت دختر با پسر بازی میکنه؟ با یه لحن پرخاشگرانه. اینقدر بدم میاد اینارو میبینم تو جامعه. به خودشم گفتم، گفتم تو اینجوری راجب مردا حرف میزنی من مرد بودم دوس داشتم بگیرم بهت تجاوز کنم. (حالا میدونم فعلا خشمم چون نامتعادله شدیده) ولی این احساس واقعی اون لحظه ام بود.
اینارو میبینم بدم میاد ارتباط بگیرم با کسی.
#آیا_فمنیست_چاره_ای_جز_انتقام_دارد؟
#کابوس_شبانگاهی_برای_نرها
#میتواند_زیباترین_رویای_زنانه_باشد
#خیانت_در_جامعه_نرینه_برای_نر_جنایت
#و_برای_زن_تنفس_آزاد_است
#فمنیسم_کابوس_نرینگی
@erfaneosho زن زندگی آزادی
93 views17:43